بد ترین حالم بهترین حالته 

بودن با تو توی یک رابطه 

غیر از سختی چیزی واسم نبود

تازه میدونم چرا بدم شد کبود

از ترس توی تنهایی از قصد 

بودم با تو حتی توی دردم 

وجودمو قلبم تنهایی سردم 

میخوام بمونی بام نری دیگه اصلا

(گفتی برو منم رفتم 

ولی دستای سردتو لمس کردم

از توی تاریکی نگات کردم رفتم رفتی شدم غرق من)2

چکت میکنم از استوریات 

کامنتای رفیقات 

لایکای اینستات 

توی مغزم باز فک میکنم که چقد تنهام 

زندگی جهنمه مث یه اتیش

دودش همش رو منه مث یه بازی 

صدای خاصی دریای ابی 

که عمقش هس پر از ماهی


بیاتولوکس منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

خورستان املاک ملل دانلود فایل های کمیاب پرسش مهر ۱۹ sazehplus هر چی کی بخوای هس . درباره ى علم و فرهنگ